روزگار خوش یا معمولی تیم ملی با کیروش حالا دیگر تمام شده و فارغ از اینکه تیم ملی با کیروش حالش خوب بود یا نه، چیزی که خیلی واضح است اینکه این روزها تیم ملی اصلاً حالش خوب نیست.
بیشتر بخوانید:
نیمکت تیم ملی فوتبال روی هوا!
تیمی که سرمربی خود را نمیشناسد و بدون مربی و کادر فنی حتی بدون سرپرست و مدیری که بتوان او را مسئول مستقیم مشکلات تیم ملی دانست، تقریباً وجود خارجی ندارد که حتی زیر تیغ تشریح و نقد کارشناسان قرار بگیرد.
هرگاه تیم ملی خوبی داشتهایم، اوضاع در کاروان لژیونرها نیز خوب بوده است و ستارگان فوتبال ایران در لیگهای معتبر و نیمهمعتبر جهان خوش درخشیدهاند اما اکنون چه میتوان گفت؟
روزگاری را به یاد داریم که تیم ملی قوی ایران، لژیونرهای قوی و مدعی در فوتبال اروپا داشت و البته ستارگان ایرانی در کنار درخشش در اروپا، در تیمهای عربی و حتی شرق دور آسیا نیز درخشش خیرهکنندهای داشتند.
اکنون اما تیم ملی فوتبال ایران مربی ندارد، این تیم یک «فیفادی» مهم را از دست داده و ممکن است فیفادی دوم را نیز از دست بدهد. ماجرا چیز کوچکی نیست و در شرایطی که کشورهای مدعی آسیایی (نه اروپایی) از ماهها قبل برای تقویم خود برنامهریزی دقیق دارند و در هر فیفادی، جدا از تدارکات و تمرین عالی، حتی به درآمدزایی و جذب حامی مالی هم فکر میکنند، ما در حسرت روشن شدن تکلیف سرمربی تیم ملی وقت میگذرانیم و دل به روزهای طلایی بستهایم!
از طرفی، رقابتهای مقدماتی جامجهانی چند صباح دیگر آغاز خواهند شد و واقعاً مشخص نیست در آن زمان تیم ملی فوتبال ایران چه وضعیتی داشته باشد. خیلی واضح است که لژیونرها از دل تیم ملی قوی بیرون میآیند و کشوری که تیم ملی فوتبال استاندارد و آمادهای ندارد چگونه میتواند و چگونه ممکن است که کاروان لژیونرهایش تکمیل و ایدهآل باشند؟
همیشه در هر موردی استثناهایی هم دیده میشوند، جدا از جهانبخش در انگلیس، قدوس در فرانسه سردار و میلاد محمدی در روسیه، حسینی در ترکیه و یکی دو مورد دیگر در لیگهای عربی، انصافاً وضعیت سایر لژیونرها چگونه است؟ غیر از اینکه بازی نمیکنند و گاهی یک حضور چند دقیقهای در پایان بازی حکم یک خبر مهم را در روزنامههای داخلی دارد؟
بازی نکردن نفراتی مثل انصاریفرد، غیبت عجیب و غریب کاوه رضایی، بیخبری از وضعیت سعید عزتاللهی، نیمکتنشینی مطلق وحید امیری در ترکیه، قلیزاده مصدوم و تقریباً همیشه نیمکتنشین، امیر عابدزاده نیمکتنشین در پرتغال و چندین مثال دیگر از این دست، به نظر برای صحه گذاشتن بر وضعیت اسفناک کاروان لژیونرها کفایت میکنند.
در کل اوضاع بازیکنان ایرانی در اروپا خوب نیست و این معیار مهم برای محکزدن وضعیت فوتبال ملی اکنون به یک نقطه ضعف جدی تبدیل شده است. حتی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس نیز به این موضوع مهم اشراف پیدا کردهاند و شاید در حکم از آن سوی بام افتادن، با هزینه فدراسیون فوتبال خود، بازیکنان را تشویق به بازی در لیگ کشورهای دیگر میکنند تا تجربهاندوزی کرده و این تجربیات را به داخل فوتبال خود تزریق کنند.
جامعه رسانهای و طبیعتاً مردم بیصبرانه منتشر مشخص شدن تکلیف سرمربی تازه تیم ملی فوتبال ایران هستند، اگر فهرست تازه بازیکنان دعوت شده به تیم ملی مشخص شود بهتر و حرفهایتر میشود درباره بازیکنان آیندهدار فوتبال ایران و کاروان لژیونرها سخن گفت.
تماشای نیمکتنشینی بازیکنان خوب ایرانی در فوتبال باشگاهی اروپا، انگیزه ته کشیده و ناچیز باقیمانده در سایر بازیکنان را نیز دستخوش تبخیر کرده و از بین میبرد.